حالامستند؛ علیرضا سعیدی کیاسری: در سالهای اخیر، سینمای مستند ایران با چالشی عمیق و نگرانکننده روبهرو شده است: رکود در تولید آثار خلاق و فقدان ارتباط مؤثر با مخاطب. یکی از عوامل کمتر بررسیشده اما کلیدی در این بحران، بیتفاوتی فزاینده مستندسازان نسبت به رسانههای تخصصی سینمای مستند است؛ رسانههایی که میتوانند نقش پیوندی میان تولیدکنندگان و مخاطبان، و حتی میان خود مستندسازان، ایفا کنند.
رسانههای تخصصی نه فقط فضایی برای نقد و تحلیل و معرفی آثار مستند فراهم میکنند، بلکه به بازتاب جریانهای فکری، گفتمانسازی، و تقویت دیدگاههای خلاقانه نیز یاری میرسانند. اما آنگاه که مستندسازان از این رسانهها فاصله میگیرند، جریان ارتباطی لازم برای بقا و بالندگی این هنر تضعیف میشود.
این بیتوجهی دو پیامد جدی بههمراه دارد: نخست، کاهش کیفیت و تنوع در تولیدات مستند. فقدان بازخورد کارشناسی و گفتوگوی حرفهای باعث میشود مستندساز در خلأیی خلاقیتی عمل کند. دوم، از بین رفتن حلقه ارتباط با مخاطب؛ چراکه بخش مهمی از فرآیند جذب و آگاهیبخشی به مخاطب، از طریق رسانههای تخصصی شکل میگیرد.
سینمای مستند بدون تعامل و مشارکت فعال با رسانههای تخصصی، به جزیرهای منزوی بدل میشود؛ جزیرهای که صدای خود را نمیشنود و شنیده نمیشود. آنچه امروز بهعنوان رکود و بیرمقی در فضای مستند ایران میشناسیم، تا حدی ریشه در همین قطع ارتباط دارد. برای احیای این فضا، بازسازی این پیوند ضروری است؛ مستندسازان باید رسانههای تخصصی را نه بهعنوان ابزار تبلیغ، بلکه بهعنوان بستر تفکر، بازخورد، و توسعه حرفهای خود بازشناسند.