حالامستند؛ محمد حیدریپور: ساخت فیلم درباره چهرههای سیاسی در ایران توسط دو گرایش دنبال میشود، بعضی نهادهای حاکمیتی میکوشند بر اساس سلایق و اولویتهای خود، درباره شخصیتهای مهم تاریخ معاصر ایران مستند بسازند. آثاری که اغلبشان پرحاشیه بوده و حتی مستندی که درباره یک شخصیت هنری (سیدمرتضی آوینی) ساخته شده، انتقادهای فراوانی را به دنبال داشت، در میان ساختههای این نهادها و ارگانها البته، فیلمهایی مانند «ضد قهرمان» (عارف افشار) وجود دارد، که جسورانه وارد حوزه نقد سیاست و برخوردهای سیاسی شده و کوشیده یک سونگری را کنار گذاشته و داوری درستی درباره تعدادی از مهمترین سیاستمداران دهه ۶۰ ایران داشته باشد.
اما مصطفی رزاق کریمی در «بانو قدس ایران» و «احمد» رویکردی متفاوت به شخصیتهای سیاسی دارد. او نه از منظر سیاست که از منظر انسانی به شخصیتهایش نگاه کرده است. در «بانو قدس ایران» او به جای پرداختن مستقیم به شخصیت و زندگی یکی از مهمترین سیاستمداران تاریخ ایران (امام خمینی (ره)) به زندگی همسر ایشان پرداخته، و بانو ثقفی را از زیر سایه سیاست بیرون آورده است.
«بانو قدس ایران» روایتی شاعرانه از یک رابطه عاطفی، یک زندگی طولانی و دشوار است که همواره با سیاست آمیخته بوده، انتخاب راوی زن و نگاه به وضعیت زن-مادری که همه زندگیاش با سیاست پیوند خورده امتیاز «بانو قدس ایران» است، فیلم رزاق کریمی، بدون این که مدعی فاش کردن رازها باشد، رازهای بسیاری را از زندگی خانواده بانو ثقفی و امام راحل بیان میکند، موقعیت خانوادگی بانو ثقفی، ازدواج با امام خمینی (ره)، شهادت مصطفی خمینی و دلبستگی بانو به احمد خمینی و درگذشت او، آرزوها، شادیها و رنجهای یک زن را به تصویر میکشد.
نکته دریغ برانگیز در این فیلم، کمبود تصاویر از شخصیت اصلی است که به دلیل موقعیت اجتماعی قابل درک است، مصطفی رزاق کریمی که همواره مستندسازی آرام و بی حاشیه بوده با ساخت «بانو قدس ایران» که سالها مشکلاتی برای نمایش و اکران آنلاین داشت، نشان داد فیلمساز جسوری است، مقهور نامها نمیشود و میکوشد واقعیتها را از دل تاریخ کشف کند. با نزدیک شدن به ایام رحلت امام خمینی (ره) تماشای «بانو قدس ایران» خالی از لطف نیست.
«احمد» دیگر ساخته رزاق کریمی بخش دوم از سهگانهای درباره خانواده امام خمینی (ره) است، گویا تهیهکننده قصد دارد بخش سوم را با محور شخصیت مصطفی خمینی تولید کند، اما فعلا تولید این پروژه شروع نشده است. «احمد» در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» روی پرده رفت، اگر چه از فیلم به اندازه «بانو قدس ایران» استقبال نشد، اما توجه به فیلم و حاشیههای فراوانی که برای آن به وجود آمد نشان دهنده اهمیت آن و فقدان توجه به شخصیتهای سیاسی تاریخ معاصر است.
احمد خمینی در «احمد»، تنها فرزند یکی از مهمترین رهبران تاریخ سیاسی ایران نیست، بلکه رزاق کریمی کوشیده با همان نگاه انسانی، به سرنوشت او بنگرد و سیمای چند وجهی این شخصیت را به تصویر بکشد. به دلیل حضور پررنگ احمد خمینی در مناسبات و معادلات سیاسی دهه ۶۰ ایران، بسیاری از شخصیتهای سیاسی آن دوره که به بیت امام خمینی (ره) نزدیک بودند مقابل دوربین رزاق کریمی رفتند. جسارت و شجاعت رزاق کریمی در ورود به این پروژه، نشان دهنده علاقه او به ثبت تاریخ است. بر خلاف سینماگران جوانتری که با انتخاب چنین سوژههایی، کاملا به تریبون یک جناح تبدیل شده و میکوشند با مخالفان تسویه حساب کنند، رزاق کریمی، بی آنکه اجازه دهد سیاست بر فیلمش سایه بیافکند، واقعیت را ثبت میکند.
سینمای مستند ایران، در ترسیم شخصیتهای علمی، سیاسی، فرهنگی و هنری، همواره محتاط و دست به عصا بوده، کوشش برای بیان واقعیت (و نه تحریف آن) پسندیده و در بعضی مواقع ستایشبرانگیز است. ساخت فیلمهایی شبیه «بانو قدس ایران»، «احمد» و «ضد قهرمان» راه را برای روایت تاریخ، نقد عملکردهای اشتباه و توجه به نقاط عطف و کاستیهای سیاست ایران و اعمال سیاسی هموار میکند.