حالامستند؛ شاید زمانی که کلمه وب مصطلح شد، قدرت احاطه نوع بشر به دست اینترنت حتی در خیال نمیگنجید؛ اما نسل زومرها مصداق بارز آن است.
تصوّر ما از آنها موهای رنگ کرده با پرسینگهای متعدد و لباسهای گل و گشاد است. گروهی که ظاهراً نه درس میخوانند نه مسئولیتپذیرند نه کار میکنند و نه حرفشنو.
فیلم «زومرهای ایرانی» به کارگردانی امیرحسین خلیلزاده و تهیه کنندگی سعید الهی که در شانزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» نمایش داشت، در سالن حقیقت مرکز گسترش به نمایش درآمد تا از زندگی نسلی که از آن به عنوان نسل زد یاد میشود، بازخوانی مجددی داشته باشد.
نسل زد که گروه جمعیتی جانشین نسل وای و پیش از نسل آلفا هستند در ایران دهه 80 را شامل میشوند. این نسل از بدو تولد خود با اینترنت و فضای مجازی و تمامی ابزارهای زندگی دیجیتال سرو کار داشته و به همین دلیل خصوصیات متفاوتی به خود دیده است.
نسل زد در اصطلاح عامیانه زومرها تلقی میشوند. موضوعی که خلیل زاده در مستند خود تلاش کرده زاویه دید جدید نسبت به زندگی، رفتار و عقاید آنها برای مخاطبان خود ایجاد کند. اما چرا نسل زد اهمیت دارد و باید سوژه یک فیلم مستند باشد؟
آن موهای سبز و صورتی شده، جمع شدن در کافهها و پارکها و گیم نتها، تتوها، لباسهای گل و گشاد به اصطلاح بیل آیلیشی و خیره شدن در گوشیهای همراهی که یک سره در دست است و به قول کارگردان تنها وجه مشترک دهه هشتادیها محسوب میشود، تصویری از آیندهسازان ما است. طولی نمیکشد که دهه هشتاد مسئولیت بخشهای مختلف جامعه را کسب کند و این در حالی است که نه تنها فهم نشده بلکه با تعاریف کلی طرد نیز شده است.
از گیر دادن والدین تا ضعف آموزش مدارس
والدین در مستند زومرهای ایرانی اذعان دارند که این نسل نه تنها پیچیده بلکه بسیار آگاه، جسور و حتی بیش از حد مطمئن به خود هستند. زومرهای ایرانی الگوی برابری با نسل زد در تمام دنیا دارند؛ از نحوه غذا خوردن و لباس پوشیدن تا درک جهان هستی. بر خلاف نسلهای پیشین خود که در خرده فرهنگهای جغرافیای خود غرق بودند، سبک ادراک و زیست در این نسل یکسان است. به نظر نمیرسد دغدغه یک نسل زدی ساکن در اروپا با آسیا تفاوت چندانی داشته باشد. همگی از نوع برخورد والدین و مدرسه شکایت دارند و شاید زومرهای ایرانی بیشتر.
کارگردان معتقد است نمیتوان نسل آینده را بدون شناخت گذاشت و حتی نشنید که چه میخواهند و هدف و آرزویشان چیست. این جستجو او را به کادرهای بسته از چهره آدمهای دو نسل متمادی میرساند؛ سکوت سنگین نسل پیشین و نسل فعلی. سکوتی که انفصال دو نسل را از همدیگر نشان میدهد. سکوتی که با تک فرزندی متداول در شرایط فعلی موجب شده نه تنها نسل زد به دلیل حیات متفاوت خود، متفاوت درک نشود بلکه در انزوای خود رها و گاهی حتی طرد شود.
نسل زد از مدرسه توقع بیشتری به نسبت نسلهای پیشین خود دارد اما متولیان مدرسه همان نسلهای پیشینی هستند که این توقع بالاتر را نوعی هیاهو و شاید تمایل به نداشتن مسئولیت قلمداد میکنند. این تعارض موجب شده تا نسل زد بگوید از مدرسه جزء درس و تلاش برای رتبه آوردن در کنکور هیچ نیاموخته است.
گیمر بودن خوب است یا بد؟
بر خلاف نسلهای پیشین زومرها به دلیل دسترسی به اینترنت و زیست در دو جهان مجازی و حقیقی استفادههای متنوعتری از نسلهای قبلی خود دارند. به عنوان مثال نوه مادربزرگی که قادر به فرستادن پیامک نیست، امروز میتواند یک گیمور حرفهای باشد. زومرها در مستند خلیل زاده حتی اگر بازی خشونت انجام میدهند گاهی از قبل همین بازی پولسازی میکنند. یک کارشناس رسانه در مستند میگوید پدر و مادر باسواد میتواند نوجوان خود را در این مسیر به درستی هدایت کند وگرنه اگر باری به هر جهت این نوجوان به دنیا آمده و والدین آگاهی ندارند کاری از پیش نمیرود.
کارگردان در سکانسهایی اذعان دارد که حتی همین گرایش اعتیادگونه به بازی و گوشی همراه بخشی از ویژگی نسلی است که زمانی که جنینی در شکم مادر خود بوده، مادر او با گوشی همراه صحبت میکرده است.
بر خلاف باور عمومی از نسلی که قرار نیست زیر بار هیچ مسئولیتی برود، زومرها به شیوههای مختلف با کمک فناوری برای خود شغل تعریف میکنند. موضوعی که نسلهای پیشین به دلیل ترس از فناوری آنطور که باید به سراغش نرفتهاند.
شبیه کی بشیم بپسندید؟
اما پیشرو این نسل چه کسی است؟ این نسل که در کلام و اندیشه خود ارتباط خود را با نسل پیشین از دست داده و احساس میکند درک نمیشود، شبیه چه کسی است و تحت تأثیر چه کسی؟
کارگردان باز هم با بیان نمونههایی از سلیبریتیهای این ور و آن ور آبی به این نکته تأکید دارد که سیاه و سفید دیدن نسل زد یک اشتباه است. ملامت ظاهر، رفتار و اندیشه آنها درست زمانی که هر کدام از بزرگترهای امروزی نیز در دوران نوجوانی رفتارهای مشابهی داشتهاند، به خطا رفتن است. آن هم در شرایطی که این نسل میگویند ما خودمان همه چیز را بررسی و در نهایت تصمیم میگیریم که چه کاری انجام دهیم.
خلیل زاده برای طرح زندگی نسل زد دنبال صحنه خاص یا چهره خاصی نرفته است. در خیابانها در کوچهها و در شهرها قدم زده است و عصاره واقعیت جامعه را از بطن آن از روز و شب آن در فیلم یک ساعته خود گنجانده است. فیلمی که تماشای آن توسط متولیان آموزشی، والدین و حتی دانش آموزان میتواند همه را دچار همان سکوتی سازد که کارگردان مدنظر دارد. سکوتی برای اندیشیدن. برای طرح این سؤال که ما برای نسل آینده چه کردیم و این انفصال را چگونه قرار است ترمیم کنیم. نسلی که با دقت و در عین حال جسورانه به آینده مینگرد اما برای دریافت راهنمایی به سراغ نسل پیشین خود نمیرود.
ونوس بهنود