مارتا الیزابت بیل میچل، متولد ۲ سپتامبر ۱۹۱۸ و درگذشته ۳۱ مِه ۱۹۷۶، همسر جان ان. میچل، دادستان کل ایالات متحده آمریکا در دوران ریاست جمهوری ریچارد نیکسون بود. نظرات و مصاحبههای عمومی او در جریان رسوایی واترگیت صریح و آشکار بود و این صراحت را کاخنشینان نمیپسندیدند. مارتا در در پاین بلوفِ آرکانزاس بهدنیا آمد و تنها فرزند دلال پنبه، جرج وی بیل و معلم نمایشنامه و درام، آری بیل فرگوسن، بود. او از دانشگاه میامی با لیسانس هنر در تاریخ فارغالتحصیل شد. مارتا دچار خوانشپریشی یا همان اختلال در خواندن، دُشخوانی یا دیسلِکسیا بود که اختلالی است که با خواندن پایینتر از سطح مورد انتظار از سن فرد مشخص میشود. افراد مختلف بهدرجات مختلف دچار این اختلال هستند؛ اختلالی که موجب خوانش اشتباه و کند در روانخوانی یا درک مطلب میشود. همین اختلال سبب شده بود مارتا همواره با صدای بلند درسهایش را بخواند. مجذوب هنر بود و آرزو داشت بازیگر شود، حتی در کالج استفنز در دانشگاه کلمبیا تحصیل کرد و زیر نظر ماد آدامز بازیگری خواند، اما درنهایت خانوادهاش اجازه ندادند و اولین مُهر سکوت در خانه بر لبان مارتا میچل زده شد.
او سرانجام بهدانشگاه آرکانزاس در فایتویل منتقل شد و سال بعد بهدانشگاه میامی منتقل شد. پس از فارغالتحصیلی، او یک سال معلم کلاس هفتم در موبیلِ آلاباما بود، اما مدتی زیادی در آنجا نماند و تدریس را ترک کرد. مارتا در سال ۱۹۴۵ به پاین بلوف بازگشت و پس از جنگ جهانی دوم، بهعنوان منشی در «آرسنال پاین بلوف» شروع بهکار کرد. او بهزودی (بههمراه رئیسش، سرتیپ آگوستین میچل پرنتیس) به واشنگتن دی سی در واشنگتن منتقل شد و با کلاید جنینگز جونیور، افسر ارتش ایالات متحده از لینچبورگِ ویرجینیا ملاقات کرد. آنها در ۵ اکتبر ۱۹۴۶ در پاین بلوف ازدواج کردند و به نیویورک نقل مکان کردند. بلافاصله پس از ازدواج آنها، شوهرش با افتخاراتی ارتشی که داشت بازنشسته شد و بعد از بازنشستگی، فروشنده کیف دستی مسافرتی شد. او در سال ۱۹۴۷ از جنینگز صاحب پسری بهنام کلاید جی جنینگز شد که این پسر بعداً بازپرس GAO شد. جنینگز زمان زیادی را دور از خانه گذراند که (بهگفته میچل) منجر به جدایی این زوج در ۱۸ مِه ۱۹۵۶ و درنهایت طلاق در ۱ اوت ۱۹۵۷ شد. مارتا یک بار بهمحض ملاقات با جان ان. میچل گفت که تحت تأثیر نجابت و هوش او قرار گرفت.
ریچارد میلهوس نیکسون، سیوهفتمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود که از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴ بر مسند قدرت بود. وی قبلاً بهعنوان نماینده و سناتور کالیفرنیا و سیوششمین عضو حزب جمهوریخواه سنا بود. دوران ریاست جمهوری او با کاهش دخالت ایالات متحده آمریکا در جنگ ویتنام همراه بود و تنشزدایی با اتحاد جماهیر شوروی و چین، فرود آپولو ۱۱ بر ماه و تأسیس آژانس حفاظت از محیط زیست و اداره ایمنی و بهداشت شغلی، کارهایی بود که در دوران نیکسون انجام گرفت.
ماجرای رسوایی واترگیت از این قرار بود که در جریان انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۷۲، تعدادی از مأموران FBI وارد ساختمان هتل واترگیت، محل استقرار ستاد انتخاباتی حزب دموکرات شدند و دستگاههای شنود کار گذاشتند و سپس اسناد و مدارک مختلفی را بنا بهدلایل مطرحنشده در رسانهها بهسرقت بردند. این اقدام غیرقانونی با پیداشدن نواری توسط مأمور حراست هتل بهصورت کاملاً تصادفی لو رفت و روزنامهٔ واشینگتن پست بهسردبیری بنجامین سی. بردلی، ازطریق دو تن از روزنامهنگاران خود بهنامهای باب وودوارد و کارل برنستین، این اتفاقات را بهاطلاع افکار عمومی رساند. این رسوایی درنهایت منجر بهاستعفای ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا شد؛ وی در ۸ اوت سال ۱۹۷۴ رسماً از سمت خود کنارهگیری کرد. در جریان رسوایی واترگیت، ریچارد نیکسون بهسه جرم متهم شد: جلوگیری از اجرای عدالت، سوءاستفاده از قدرت و نهایتاً تحقیر کنگره. جالب است بدانید نیکسون اولین رئیسجمهور آمریکا بود که استعفاء کرد. درنهایت نیز جرالد فورد، جانشین ریچارد نیکسون، وی را عفو کرد. حال در مستند The Martha Mitchell Effect نقش مهم و شاید بتوان گفت پاکشده مارتا الیزابت بیل میچل را در تاریخ آمریکا و رسوایی واترگیت تماشا خواهیم کرد.
آن آلورگ یک مستندساز و تدوینگر ساکن نیویورک است. او را با آثاری چون Love, Gilda، مستند The Business of Birth Control و مستند Bully. Coward. Victim. The Story of Roy Cohn میشناسند. آخرین ساختهٔ وی همین مستند آرشیوی از داستان مارتا میچل در رسوایی واترگیت است. دبرا مککلاچی، همکار کارگردان در ساخت این مستند بود و سوزان جانسون، آرشیوهایی که در مستند میبینیم جمعآوری کرده است. همچنین از اشخاص حقیقی که در مستند حضور داشتند میتوان بهنامهایی چون دوایت چاپین، معاون رئیس جمهور نیکسون، جان دین، مشاور کاخ سفید، باب وودوارد و سالی کوین، روزنامهنگاران واشنگتن پست اشاره کرد.