علیرضا سعیدی کیاسری؛ برگزاری جشنواره بینالمللی سینما حقیقت بهانهی مغتنمی است تا هر چه بیشتر به چالشها و مشکلات پیش روی سینمای مستند ایران بپردازیم. لذا در این خصوص میتوان سیاهه بلند بالایی را ردیف کرد، اما آنچه دست اندرکاران و کسانی که با آن از نزدیک درگیرند امکانات تولید، تجهیزات و جذب بودجه برای این نوع سینما است که به طور اختصار و فهرست وار در این مجال به آنها اشاره می کنیم.
نخست اینکه سازمانها و نهادهای دولتی برای حمایت از مستندسازان که بودجه را در اختیار آنان قرار دهند، نگاه، بینش، سلیقه و نوع تلقی خودشان را از سینمای مستند به فیلمساز تحمیل میکنند.
نکتهی دوم مشکل فروش، پخش و اکران فیلمهای مستند مسأله بعدی است؛ یعنی مراکزی وجود ندارند که فیلمها را بخرند و یک روال منظم و مشخص و آیین نامهداری در این زمینه وجود ندارد.
از سویی کم بودن مراکز مستندسازی حرفهای در کشور و سازمانهایی که بتوانند مستندسازان را در این امر یاری کنند، یکی از مهم ترین چالشهای موجود در مسیر فیلمسازی مستند در کشور است؛ چالشی که وقتی با عنصر ناکارآمدی همین سازمانهای اندک شمار هم گره میخورد، دوچندان به نظر میرسد.
سوی دیگر ناپایداری مدیریتها در سازمانهای مربوط به سینمای مستند، یکی از دلایلی است که فعالیت در زمینه تولید فیلم مستند را همواره با افت و خیزهای بسیار روبهرو کرده است.
دیگر اینکه امکان دسترسی قانونی به فیلمهای مستند شاخص ایران و جهان برای فیلمسازان بخصوص کسانی که در شهرستانها ساکن هستند، بسیار محدود و دشوار است. در واقع ما با فقدان آرشیو کامل و تخصصی فیلمهای مستند روبهرو هستیم.
تجربه نشان داده در بیشتر موارد، کارگاههای تخصصی و هم فیلم مستند همزمان با جشنوارهها برگزار میشود و گاهی فقط برای کسانی قابل استفاده است که امکان حضور به جشنواره را یافتهاند، در حالی که برگزاری کارگاهها و اردوهای فیلمسازی و رویارویی مستقیم با تجربههای استادان و بزرگان این عرصه در طول زمان و برای همگان لازم است. هر چه بیشتر امکان برگزاری چنین برنامههایی در شهرهای گوناگون میسر و فراهم شود و دسترسی فیلمسازان در مناطق گوناگون کشور به منابع، استادان و امکانات افزایش یابد، با فیلمهایی روبهرو خواهیم شد که هر یک حال و هوای بخشی از سرزمینمان را با خود خواهد داشت و تحقق سینمای ملی مستند را به واقعیت نزدیکتر خواهد کرد.
مسئلهی مهم اینجاست که فیلمهای مستند تولید شده در طول سال، تنها موقعیت عرضه و ارایهای که در اختیار دارند، محدود به جشنوارههای داخلی و خارجی است، بنابراین حضور در جشنوارهها برای فیلمسازان بسیار اهمیت دارد و همین موضوع سبب میشود که جشنوارهها جهتدهنده و تعیینکننده جریان فیلم مستند شوند؛ بخصوص جشنوارههای موضوعی که بشدت به تفکر، خلاقیت و آزادی بیان فیلمساز سمت و سو داده و آنها را در مسیر دلخواه خود قرار میدهند و فیلمسازان آرام آرام ناخودآگاه دستاویز قوانین اجرایی جشنوارهها میشوند.
نباید از یاد برد سازندگان فیلم مستند به جز عدهای معدود و خاص، اغلب در فرآیند فیلمسازی خود بهشدت نیاز به کسب اعتبار معنوی و حمایت مالی دارند، پس طبیعی است که به دنبال راههایی باشند تا بتوانند جایشان را در سینما باز کنند در واقع آنها به جز جشنوارهها، راهی برای معرفی و اثبات خود ندارند و این موضوع افراد را به سمت تولید فیلمهای مورد پسند جشنوارهها سوق میدهد و از آنها فیلمسازان وابسته و مقلدی میسازد.
و اما در عرصهی رسانه، جای نقد جدی و عمیق در زمینه فیلم مستند خالی است. بعضی از مجلات تخصصی سینمایی صفحات مختصری را به بهانهی جشنوارهای مانند سینما حقیقت، به معرفی فیلمهای کوتاه و گفتوگو با مستندسازان یا ارائهی اخبار آن اختصاص میدهند؛ اما انگشتشمار منتقد و صاحبنظری بهطور جدی و مستقل جریان فیلم مستند را پیگیری میکند، در صورتی که فیلم مستند میتواند جریانسازی کند و تأثیر مهمی از خود بهجا بگذارد.
با همهی این اوصاف، باید در پایان گفت طی سالیان اخیر به ویژه از همین طریق جشنواره سینما حقیقت با نسل جدیدی از مستندسازان روبهرو هستیم که با خود شور و خلاقیت ویژهای به سینما آوردهاند. پس بسیار ضروری و بدیهی است افق مسیر تولید برای سینمای مستند ایران خیلی فراختر شود.