علیرضا سعیدی کیاسری؛ «خواب دیدم که در سردابه قرون وسطایی سلاخی میشوم» این عبارت دقایقی پس از انتشار خبر قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر،بهعنوان دیالوگ صحنهی خواب حمید (خسرو شکیبایی) در فیلم سینمایی هامون بهترین اثر سینمایی زندهیاد مهرجویی،در شبکههای اجتماعی منتشر شد و به سرعت نیز مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفت و در سطح وسیعی به شکل توئیت،استوری، اسلاید و…منتشر شد.
عجیب آنکه بسیاری از سینماگران اعم از کارگردانان، بازیگران و دیگر فعالان این عرصه نیز در صفحات شخصی خودشان این عبارت را بازنشر کردند.البته عجیبتر آنکه در بیانیهی رسمی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران نیز در کمال تعجب به همین دیالوگ تغییر یافتهی فیلم هامون استناد شد.
اما حقیقت آن است وقتی به سکانس صحنهی خواب حمید هامون در فیلم مذکور مراجعه کنیم در می یابیم که انتهای اصل دیالوگ فیلم با زیرکی یک کاربر دستخوش تغییر شد و در صفحهی شبکه اجتماعی قرار گرفت.
در فیلم هامون، در سکانس مذکور، حمید پس از خواندن تیتر روزنامه با موضوع سر بریدن چند پاکستانی در لبنان،از کیف دستی خودش دفترچهی یادداشت را بیرون می آورد و داخل آن این جملات را می نویسد:«چند شب پیش خواب دیدم که در یک سردابهی قرون وسطایی، روی سنگ یک مجروحی خوابیده است». در همین سکانس نریشن حمید را روی نوشتهی دفترچه می شنویم که میگوید: «چند شب پیش خواب دیدم که در یک سردابهی قرون وسطایی، روی سنگ یک مجروحی خوابیده است.جراحان و پرستاران دور و برش حلقه زدهاند و…» در این لحظه از سکانس فیلم هامون، ادامهی صدای حمید روی متن دفترچه یادداشت، در موسیقی فیلم فید می شود.
اینکه قتل هولناک داریوش مهرجویی و همسرش یک جنایت بزرگ است تردیدی وجود ندارد و جایگاه و وجاهت این کارگردان جریان ساز سینمای ایران نیز طی شش دهه فعالیت حرفهای بر کسی از اهالی فرهنگ و هنر پوشیده نیست اما در این روزهایی سخت و دردناکی که سپری می کنیم فعالان و کنشگران اهل قلم و اندیشهی سینما نسبت به برخی نوشتارها و گفتارهایی که حتی تنها دقایقی پس از قتل او سعی در جعل و مصادره به مطلوب نمودن آثار زندهیاد مهرجویی داشته و دارند آگاه و حساس باشند و در این موقعیت متحیرکننده و ویژهای که پدید آمده، موج سواری جاعلین و جاهلین را به چالش بکشند تا در فضایی سالم به دور از هر گونه حرکت مهندسی شدهی انحرافی، آثار زنده یاد مهرجویی نشر و بسط پیدا کند.