حالا مستند؛ محمد تقیزاده: محسن امیر یوسفی بیشتر به جهت آثار مستقل و خلاقانهاش در سینمای ایران شناخته میشود، فیلمهایی که عموما خارج از جریان اصلی و بدنه سینما ساخته میشود و بیشتر آنها نیز یا به نمایش درنیامدند یا اکران محدود و کوتاهی داشتند؛ به هرسو این رویکرد متفاوت امیریوسفی در سینمای ایران و از طرفی تسلط وی بر ابزارهای فرمی و محتوایی مدیوم سینما باعث شده که با وجود تنها 3 فیلم بلندسینمایی، از جمله کارگردانهای صاحب سبک و ایده در سینمای ایران لقب گیرد.
مستند کاروان از جمله مستندهای کوتاه امیریوسفی است که پیش از ورود وی به سینمای حرفهای در سال 1380 ساخته شده است. این مستند در زادگاه وی یعنی اصفهان تولید و علاوه بر وجوه تاریخی و نمایشی ابعاد جامعهشناختی جالبی نیز در بطن خود دارد که هنوز و باگذشت بیش از 20 سال قابل تماشا و تحلیل است.
جنبه نوآورانه و نبوغ فیلمسازی امیریوسفی در شکل متفاوت و جذاب روایتگری در این مستند کوتاه بروز عینی پیدا کرده است به طوریکه برخلاف بسیاری از آثار مشابه، ساختار روایی کسلکننده و کلیشهای برای نمایش تعزیه انتخاب نکرده و همانند برخی آثار معمایی و جنایی به معرفی تک تک کاراکترهای اصلی نمایش تعزیه از عمرسعد و شمر تا امام حسین و یارانش پرداخته است. فیلمساز سعی کرده در روایتگری فارغ از هرگونه تعصب و پیشداروی آنچه در این منطقه و نمایش بومی میگذرد با کمترین جرح و تعدیل روایت کند.
بخشهای فنی مستند کاروان به خصوص تدوین و فیلمبرداری آن از امتیازات مستند به شمار میآید. «بایرام فضلی» فیلمبردار گزیدهکار و صاحب سبک سینما و وظیفه فیلمبرداری مستند کاروان را برعهده داشته و خود امیر یوسفی اثر را تدوین کرده است. ریتم کاروان که ماحصل طراحی و تدوین آن است، ضرباهنگی جذاب و همراهکننده دارد و باعث شده این روایت تاریخی که فاقد هیچ بازیگر شناخته شده یا مکان جغرافیایی خاص و متنوعی است با همراهی و جذابیت دنبال شود.
بخشهای محتوایی مستند کاروان نیز در نوع خود جالب توجه است: این مستند که روایتی کوتاه از مراسم تعزیه در یکی از شهرستانهای اصفهان است، در گفت و گو با مجری و رئیس این تعزیه و نشان دادن بخشهایی از مراحل اولیه و آمادهسازی اثر و معرفی شخصیتهای آن به نمایش درمیآید. معرفی سپاه اجنه و ملائکه که هر کدام با هدف و وظیفه خاصی در این نمایش حضور دارند از بخشهای جالب و کمتر دیده شده نمایش تعزیه بوده است. به روایت این مستند، سپاه اجنه به همراهی و حمایت از امام حسین و یارانش و ملائکه برای بدرقه روح ملکوتی امام سوم شیعیان در این نمایش حضور دارند. وجود کشیش مسیحی برای خریدن سر امام حسین از شمر و دفن محترمانه آن در ورودی کلیسای خود از دیگر بخشهای کمتر روایت شده ماجرای کربلا بوده که در این مستند به طور مجمل روایت شده است.
نگاه فرمیک مجریان تعزیه و استفاده از رنگهای مختلف سبز، قرمز، زرد، مشکی و سفید برای نشان دادن طیفهای مختلف فکری و انسانی و میزان شقاوت و سعادت افراد نیز از دیگر بخشهای جانبی و آرتیستیک اثر است که به طور دقیق و هنرمندانهای از سوی طراحان تعزیه طراحی و اجرا شده است.
بخش جامعه شناسی مستند کاروان نیز به طور کوتاه اما تاثیرگذار به واکاوی و به تصویرکشیدن مردم در مواجهه با این نمایش اختصاص پیدا کرده است جاییکه با شوق و اشتیاق فراوان به گرفتن پارچه و پرچمهای مربوط به سپاه امام حسین (ع) میپرداختند و این وسایل و ابزارها را گاها تکه تکه و به جهت تبرک استفاده میکردند، بخشهایی که اگرچه کوتاه بودند اما به طور ویژه به اعتقاد و تفکر مردم بومی اصفهان به یک نمایش تاریخی و ارادت و علاقه آنها به اهل بیت اشاره داشته است.